سیاهچاله
2019/10/25آيا مي دانستيد كه سياه چاله چيست و چگونه پديد مي آيد؟ و حتي منظور از افق رويداد چيست؟
مطلبي كوتاه كه تا حدودي ذهن را در اين باره روشن مي نمايد:
در سال ١٩٣٩ جواني آمريكايي به نام رابرت اوپنهايمر مسئله رمبش گرانشي ( ستاره ) را تا حدودي حل كرد.
تصويري كه ما اكنون از پژوهش اوپنهايمر داريم بدين گونه است:
ميدان گرانشي ستاره مسير پرتوهاي نور را در فضا-زمان تغيير مي دهد.
مخروط هاي نور كه مسيرهاي نور را در فضا و زمان با درخشش نور از نوك مخروط مشخص مي كنند كمي به داخل، به سوي سطح ستاره، خم مي شوند. اين پديده را با خم شدن نور ساطع شده از ستارگان دوردست هنگام خورشيدگرفتگي مي توان مشاهده كرد. هنگامي كه ستاره اي متراكم مي شود ميدان گرانشي سطح آن افزايش يافته ، مخروط هاي نور بيشتر به داخل خم مي شوند. اين عمل موجب مي شود كه نور به زحمت بتواند خود را از قيد جاذبه ستاره خلاص كند و از ديد ناظري كه كمي دور از ستاره قرار گرفته است ضعيف تر و قرمز تر به نظر مي رسد.
سرانجام هنگامي كه ستاره آنقدر كوچك مي شود كه به شعاع بحراني مي رسد، ميدان گرانشي در سطح آن به حدي افزايش مي يابد كه مخروط هاي نور كاملا به داخل خم شده ، ديگر نمي توانند از ستاره خارج شوند. بر اساس نظريه نسبيت، هيچ چيز نمي تواند سريعتر از نور حركت كند، بنابراين اگر نور نتواند بگريزد هيچ چيز ديگر هم نمي تواند از سطح ستاره به خارج بگريزد. همه چيز بر اثر ميدان گرانشي به درون كشيده مي شود.
بدين ترتيب مجموعه اي از رويدادها و نيز منطقه اي از فضا-زمان وجود دارد كه نمي تواند از ستاره به خارج گسيل شود و به چشم ناظر خارج از ستاره برسد. اين منطقه همان چيزي است كه اكنون آن را “سياه چاله “مي ناميم. مرزهاي آن “افق رويداد” ناميده ميشود. افق رويداد با مسيرهاي پرتوهاي نوري كه نمي تواند از سياهچاله بگريزد منطبق است.
برگرفته از كتاب ” نظريه اي براي همه چيز. آغاز و فرجام جهان هستي ” نوشته ي استيون هاوكينگ و ترجمه ي محمدرضا غفاري
گردآوری: نرجس محسن پور، کارگروه اخترفیزیک و کیهان شناسی